فارسی نویسی



بی بی سی یک سایت برای معادل سازی (برابر نهاد سازی) در برنامه Click معرفی کرد که سعی خواهم کرد هم از واژه های این سایت و هم فرهنگ لغات دهخدا برای هر چه بیشتر فارسی نویسی در این وبلاگ استفاده کنم. البته هنوز گزینه جستجو در این سایت نیافتم که برابرنهاد (معادل) کلمه ای را در آن بیابم.


لینک سایت ---> اینجا

سبز زنده داری و واکسیناسیون



قصد نداشتم و ندارم که این وبلاگ تماما به اتفاقات اخیر بعد از انتخابات بپردازد. اما این روزها نمی توان همه چیز را سبز ندید. از دستبند سبز شهره آغداشلو و شال سبز سمیرا مخملباف در جشنواره سن سباستین تا تولد موسوی، خاتمی و کروبی در مهرماه (بهانه ای برای سبزها).





سمیرا مخملباف (عکس بالا)
شهره آغداشلو برنده جایزه امی برای بهترین نقش دوم زن (عکس ئایین)




 
تاریخ تولد سران سبزها
باید هرکس و به هر شکل که می تواند جنبش را زنده نگه دارد. هرچند که جنبش زنده و فعال است تا آنجا که پاسخ هر گام به جلوی جنبش گامی به عقب سرکوبگران است. تا امروز عقب نشینی بسیار داشته اند: پذیرفتن قتلها و جنایات، پذیرفتن حمله به کوی دانشگاه و مجتمع سبحان، پذیرفتن خسارات نیروهایشان در خیابان به مردم و ماشینها، غیر استاندارد! بودن بازداشتگاه مخوف کهریزک، ارتباط نداشتن کروبی و موسوی با خارج، معتبر نبودن اعترفات دادگاه ها و ...، ،  
با این وجود جنبش زنده است باید در هر کجا که می توانیم در بحثها و در حرفها و در هر کجا که امکانش وجود دارد از سبز بگوییم و از ادامه راه و اثری از سبز باقی گزاریم. آنها نیز باز عقب نشینی خواهند کرد اما اینها کافی نیست. البته این عقب نشینی ها بسیار مفید است. اینها خود تکرار خیلی از اتفاقات را بطور نسبی واکسینه می کند. افشای قتلهای زنجیره ای تا به امروز حداقل آنرا تا حدود زیادی از تکرارش واکسینه نموده است. افشای تیر اندازی و ضرب و شتم های خیابانی و تجاوزها و ... شاید تا اندازه بسیاری شتاب موتور سرکوب را کاهش داد و تداومش را شاید تنها در شهرستان ها باید انتظار داشت و در تهران کمتر. البته شاید.

رای من کجاست؟


تمبرهای سبزی که در هلند برای رای های گم شده مان منتشر نموده اند

خجسته باد این پیروزی

پس از قتل ها، تجاوزها و ترساندنها، سبزها باز هم آمدند

 تهران، شیراز، اصفهان، اهواز، بوشهر، مشهد، کرمانشاه، رشت و ... (اینجا) همه سبز شده بودند.
در طی این سه ماه بعد از انتخابات با روشهای مختلف سرکوب از دستگیری، ترساندن و تهدید کردن، از ضرب و شتمها در خیابان، از فشار و شکنجه و قتل و تجاوز در زندان ها، از بستن روزنامه ها و سایتها تا تبلیغات صدا و سیما، بستن انجمنها و دفاتر احزاب، همه و همه را بکار بستند و این رویه ها کما بیش ادامه دارد.
 دوبار علی خامنه ای در نمازجمعه و در چندین جلسه در بیت خودش (از سری جدید سریالهای دیدارهای پشت سر هم به بهانه های مختلف) از خون گفت و تهدید کرد و در هر دوبار مردم را از ادامه اعتراضاتشان پرهیز داد.
تهدیدهای سخنرانان و امامان جمعه و فرماندهان سپاه و حتی تشکیل شتاب زده دولت دهم و رای اعتماد سفارشی و هزار راه مختلف را آزمودند برای جمع کردن بحران، اما دیروز باز هم سبز پوشها آمدند و از آزادی دفاع کردند و دروغ و دیکتاتوری را نفی.

(کروبی در میان جمعیت)
کم نبودند و نیستند کسانی را که می شناسم که نتوانستند و نمی توانستند بیایند. کسی را می شناسم که از گازی که در روزهای اعتراض استشمام کرده است هنوز به نزد پزشک می رود و دوستی از شدت ضرباتی که در آنروزها بر بردنش زده اند پیگیر امور درمانی اش است. دوستی را می شناسم که تهدید شده است و با تعهد آزاد است. دوستی را می شناسم که او را از زمان طرح اراذل و اوباش به بهانه اراذل بودنش در وضعیت بلاتکلیف دادگاه و کلانتری همچنان معلق نگاه داشته اند تا این روزها به بیرون نیاید. دیگری را می شناسم که دوستانش دستگیر شده اند و هر لحظه نگران دستگیری خود است. دوستی دیگر از خانه دور شده است و از دلهره دستگیری در شهرستان است. دوستی ناامید از رایی که داده است و از اینکه بالاخره دولت دهم به سر کار آمده است دلسرد است. دوستی از اینکه نامش در میان امضاء های آنروز های حمایت از موسوی است این روزها خود و تلفنش را تحت کنترل می داند. بسیاری از مردم نیز دسترسی به اینترنت (تنها مجاری باقی مانده ارتباطی و اطلاع رسانی) ندارند و بسیاری نیز از حضور در تجمعات بدلیل آنچه دیدند و شنیدند از خشونتها پرهیز می کنند. با این همه میلیون ها نفر آمدند و شجاعانه شعار دادند و سنبلهای سبز با خود آوردند. با تمام فشارها و سرکوبها و کشتارها باز هم پایدار ایستاده اند و آمدند و باز هم می آیند.


(موسوی در میان جمعیت)
دیگر نتوانستند تلفنها را قطع کنند!‌ اما اینترنت را برای ارسال عکسها و فیلمها ساعاتی قطع کردند(اینجا) و حتی یاهو و جی میل (اینجا) را فیلتر کردند. اما دیگر گارد را به سختی توان تشخیص میان روز سبز و روز قدسی بود برای حمله و خشونت.  صدا و سیمای ضد مردمی تنها حوالی دانشگاه تهران در خیابان انقلاب و میدان فلسطین را نشان می داد و دم از وحدت ملی می زد!
جنبش راه سبز امید با هوشیاری مدیریت کرد. در هیچ اطلاعیه ای از خشونت و حمله متقابل گفته نشد و تنها از اعتراض و شعار هایی مثل نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران بسیار بود. 

آنها صدا و سیما داشتند و دوربین. آنها کارمندان و حقوق بگیران را داشتند. آنها سپاه و ارتش و نیروهای مسلح را داشتند و اتوبوس و مینی بوس و امکانات دولتی بسیار. آنها پلاکاردهای رسمی و پرچم های از قبل چاپ و توزیع شده را داشتند. آنها شعارها کلیشه ای داشتند و رسمی. آنها تریبون نماز جمعه داشتند. آنها همه جا بلندگو داشتند آنهم با بلندترین صدا. آنها نیروهای هماهنگ داشتند. آنها دوربین های مجهز داشتند. آنها باتوم داشتند و گاز اشک آور. مردم هیچیک از اینها را نداشتند. مردم با نداشته هایشان اخبار را به سراسر دنیا مخابره کردند. مردم هیچ رسانه ای فراگیر برای اطلاع رسانی نداشتند و ندارند. مردم سینه به سینه و تن به تن خبر رسانی کردند و می کنند. کیهانیان ساده لوح امروز خبر زدند که اینها همانانی هستند که ماهواره دارند و اینترنت!‌ هنوز نمی خواهند درک کنند که با تجاوز و اعتراف و زندان ره به جایی نبردند و با جمع کردن ماهواره ها و قطع اینترنت نیز به جایی نخواهند رسید. جنبش راه سبز امید با حرکت دیروز خود مرحله جدیدی را از حیاتش آغاز نموده است. به قول دوستی در فیسبوک خجسته باد این پیروزی.

 
*اتفاق دیگر نیز دیروز افتاد: کار به جایی رسید که مسابقه فوتبال دیروز نیز بدلیل حضور سبزها و شعارها سانسور شد (اینجا) و (اینجا)
* :تصاویری از روز سبز-۲۷ شهریورماه ۸۸

این قصه سر پایان ندارد ...


بعد از انتخابات اخبار و پیگیری آنها به بخش مهم از زندگی بسیاری تبدیل شده است.
رادیو، تلویزیون ضد مردمی (صدا و سیما) کمتر و ماهواره و سایتها و تنها روزنامه های توقیف نشده بیشتر. در میان این اخبار می توان بوضوح ادامه دار بودن تشعشعات موضوع انتخابات را بصورت مستقیم و غیر مستقیم شاهد بود اولی که مشخص است و در روز با آن بسیار مواجه می شویم از ادامه دستگیری ها (اینجا)، از ادامه دادگاه ها، نامه ها و بیانه های کروبی و موسوی و... . روزی نیست که آیت الله خامنه ای، احمد نژاد، امامان جمعه، فرماندهان سپاه و نیروهای انتظامی به بهانه ای سخنرانی و جلسه ای نداشته باشند و به موضوع انتخابات اشاره نکنند. 
در گوشه و کنار از تمام شدن فتنه و شیطنت دشمنان دم می زنند و معلوم نیست این چگونه تمام شدنی است که همچنان ادامه دارد! از این تمام شدن ها کم نبوده است و در ادبیات این حکمرانان این روزهای ایران زمین، تکرار داشته است. تمام شدن دوره حکمرانی آمریکا و ابر قدرتها بر جهان و هسته ای شدن ایران و پایان پرونده اتمی ایران که بارها از زبان احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای شنیده شده است .
 
این ادامه دار بودن و (به قول خاتمی) دیوار بی اعتمادی که شکاف عجیبی میان حاکمیت و مردم ایجاد کرده است تا بدانجا است که مجبور می شوند برای مراسم تنفیذ از چهره های (قبلا) محبوب مردمی (اینجا) برای مردمی نشان دادن خود استفاده کنند و در تازه ترین روش عوام فریبی در سریال تازه جلسات همه انواع اقشار جامعه در بیت رهبری، به استفاده از چهره ها ادامه دهند.
این موضوع و بسیاری موضوعات ریز و درشت دیگر از جمله روز قدس و احتمالا تبعات و مسایل و حواشی بعد از آن، نشان از زنده بودن حرکتی اجتماعی در میان مردم را دارد که هشداری است برای حکمرانان این روزهای ایران (علاوه بر هشدارهای شدیدا جدی این سالیان) که تا به امروز نتوانستند با سرکوب، تهدید، توقیف، توهین، پرونده سازی، زندان، دادگاه، اعتراف، قتل، شکنجه و تجاوز آنرا مهار کنند و شاید با این ابزارها تنها کمی شکل حرکت را تغییر داده باشند وگر نه که این قصه سر پایان ندارد ...   

دادگاه علنی غیر علنی ها!

هیچ چیزشان به هیچ چیزشان نمی خورد.
 
امروز در پنجمین قسمت از سریال دادگاه ها، نقش اصلی قسمت دادگاه سریال اعلام کرد که  با استناد به اجراي تبصره 1 ماده 188 قانون آئين دادرسي كيفري از رسانه‌ها از ذكر نام افراد دادگاه پرهيز كنند... 
داستان از این قرار است که امروز همچون تمام تصمیمات جاهلانه این سالها و در این 4سال اخیر بیشتر، تصمیم می گیرند که دادگاه علنی باشد و همه تریبون ها و رسانه ها و روزنامه ها و ائمه جمعه و فرماندهان سپاه و ... یکدست و طوطی وار از آن حمایت و کلمات و جملات یکسانی را بکار می برند و هر کس که در این کارزار تندتر بگوید و بیشتر حامی باشد امتیاز بیشتری دارد و مورد عنایت قرار می گیرد! فردایش برآوردهایشان درست از آب در نمی آید و تصمیم دیگری می گیرند که اسامی متهمین دادگاه در رسانه ها ذکر نشود و بعد هم اعلام می کنند دادگاه علنی است! در واقع برایشان مهم نیست که مثلا چه کلمه ای چه مفهومی دارد و تنها برایشان مهم اینست که می خواهند چه سناریویی را به پیش ببرند.
حال این موضوع را تعمیم دهید: انتخابات آزاد بود و دموکراتیک! در حالیکه آنها همچون دادگاه علنی تنها از نام آن استفاده کردند و در عمل نه آزاد بود و نه دموکراتیک. 
تغییر در مفاهیم و بازی با کلمات و معانی آنها نیز خود قصه ای دیگر دارد که بزودی به آن هم پرداخته خواهد شد.

حنا، روزهای سبز و دستگیریهای احتمالی...

دیشب فیلم روزهای سبز پخش شد. فیلمی که حنا مخملباف (اینجا) ۲۲ساله آنرا کارگردانی کرده است. 
محسن و دخترش حنا مخملباف
پدرش از روزهای آغاز اعتراضات به نتیجه انتخابات نقش بسیاری را برای جنبش ایفا کرده است. فیلم تلفیقی است از وقایع قبل و فجایع بعد از انتخابات. شاید اگر تقلبی رخ نمی داد حنا امروز از آنچه پیش از انتخابات ضبط کرده بود فیلمی دیگر را به جشنواره ونیز در ایتالیا برای نمایش می آورد. فیلم جایزه شجاعت در هنر را نیز دریافت کرده است. .
در بخشی، فیلم به سراغ خاتمی و میتینگ يادبود دوم خرداد می رود. در صحنه ای از فیلم می توانیم افرادی را ببینیم که امروز در زندان گروگان گرفته شده اند و یا به اسارت. محمدرضا جلایی پور (اینجا) و فيض‌الله عرب‌سرخی و شاید بسیاری که نامشان را نمی دانیم.     
فیلم را در حالی می دیدم که قبل از آن (ظهر) تهدیدهای تند آيت الله خامنه ای در نمازجمعه نوید به پایان رسیدن خشونتها را نداد  و به آنچه موسوی در بیانیه آخرش بعنوان حوادثي سهمگين‌تر اشاره می کند، نزدیک تر می شویم. امروز حتی زمزمه ها و شایعاتی از دستگیری کروبی (اینجا)  شنیده می شود
به نظر می آید با توجه به اظهارات دیروز در نماز جمعه تهران و شهرستانها، روز قدس همچون مجالس احیاء و یادبود آیت الله طالقانی بنای لغو شدن ندارد و آنچه مسلم است سناریویی برایش در نظر گرفته اند و شاید آشوبی و بهانه ای برای دستگیری موسوی و کروبی ...   


کروبی هم باید جایزه شجاعت ایرانی را دریافت دارد. دیروز با آنکه جمعه بود اما روز کم خبری نبود. کروبی نیز نامه ای به صادق لاریجانی نوشته است (اینجا - متن نامه) و در آن یادآور شده است که تا آخر خواهد ایستاد و علیرغم پلمپ دفترش و بردن اسناد، نسخه ای از آنها را در اختیار دارد.

آیا بزودی کودتای نظامی خواهد شد؟

یاور از وقوع بزودی کودتا در روزهای پیش رو با هدایت سپاه به نفع رهبری هشدار می دهد. با او بحث می کنم که بعید است اما از تنها راه باقی مانده برای حاکمیت می گوید! از اینکه شاید دولت را کنار زنند و بدلیل وضعیت نابسامان امنیتی و جلوگیری از اغتشاش، سپاه با تانکهایش رهبری را نه دیگر در پنهان که بصورت بارزی حاکم مطلق نماید.
 دور از ذهنم است که چنین شود اما شاید باید پذیرفت که حکمرانان در حالیکه هیچ صدای دیگری را برنمی تابند روز قدس و نماز عید فطر و بازگشایی دانشگاه های ملتهب را نابودی زود هنگام خود بدانند!

درست است که برای تصاحب قدرت بعد از انتخابات همه کار کردند و فقط تانک به خیابان نیاوردند و حکومت را رسما نظامی نکردند اما هنوز کودتایی نشده است و شاید به تعبیر این روزهای سیاسیون کودتای نرم کرده اند. 
یاور از کودتای نظامی می گوید.
باورم نمی شود که گویی صفحات تاریخ پهلوی و دوران گذشته ایران را ورق می زنیم! جلوگیری از مراسم مذهبی! زندان و دستگیری! در این روزهای تاریخی ایران زمین که به قول میر حسین موسوی در آخرین بیانیه اش (بیانیه ۱۲-اینجا) آنان رفتنی هستند عقلایشان چه میزان می توانند این رفتن را به عقب بیندازند؟

بخش دیگری از سناریو

در حالیکه اصلاح طلبان و سبزها در گیر و دار زندانیها، آسیب دیدگان، کشته شدگان، پاسخ به اتهامات و توهین ها و دورغ های حکمرانان و احیانا در صدد برگزاری راهپیمایی روز قدس و یا مجاری بیان حرفها و اعتراضاتشان هستند، در آنسوی میدان آنان به هیچ عنوان آرام ننشسته اند و بخش های دیگر سناریویی که از پیش از انتخابات آغازش کرده بودند را طراحی می کنند.
حملات لفظی فرماندهان سپاه، فرازهای تازه رهبر در باب دانشگاه ها، حمله به دفتر پسر آيت الله بهشتی و جمع آوری اسناد و اطلاعات کشته شدگان، میزگردی با حضور سعید حجاریان، شریعتی و عطریانفر در شبکه سوم صدا و سیمای ضد مردمی (اصل خبر این میزگرد اینجا)، دستگیری و سپس آزادی دختر جواد امام و اظهارات مجدد احمدی نژاد درباره فرماندهان آشوبها! و ... پیام آور بخشی تازه در تداوم سناریوهای پیشین می باشد که از آندست حمله مجدد به شبه احزاب و گروه های اصلاح طلب و سران آنها و کروبی و موسوی، به بهانه هایی همچون اغتشاش در راهپیمایی روز قدس و ... می تواند از برنامه های تازه روزها و ماه های آتی باشد. همه اینها می تواند سزارینی باشد برای بازگشایی دانشگاه ها و مدارسی که آبستن اعتراضات و حوادثی است و نیاز به پیشگیری دارد!.  
پذیرش حرفها، بیانیه ها و افشاگریهای این چند ماه اخیر برای حکمرانان این روزهای ایران زمین سخت است و تحمل ناپذیر که روزی خس و خاشاک، روزی اغتشاشگر، روزهایی برانداز نرم، روزی وابسته به دیگر کشورها، روزی فریب خورده، روزی همصدا با بی بی سی و VOAو صهیونستها و خلاصه هر روز با نامی  نو می نامند تا با استفاده از آن حمله ای کنند و به خیال خود موضوع را فیصله دهند اما دریغا که اینبار با تمام سی سال گذشته تفاوتهای بسیار دارد.     

تفاوت و معنی بعضی کلمات در ایران و فلسطین؟

(فلسطین-مسجد الاقصی)
شنبه بعد از اولین جمعه ماه رمضان (چند هفته پیش) بود که گوینده اخبار در صدا و سیمای ضد ملی ایران، از "تشدید تدابیر امنیتی برای جلوگیری از تکرار ناآرامی های گذشته طی مراسم نماز جمعه" (اصل خبر اینجا) در فلسطین خبر داد !
این در حالیستکه در دو ماه اخیر هیچ خبری در میان خبرگزاریهای رسمی ایران مبنی بر همین تدابیر شدید امنیتی بویژه در شهر تهران یافت نمی شود.
در مراسمی مشابه چندی پیش در نماز جمعه تهران که با حضور آقایان رفسنجانی، کروبی و موسوی برگزار شده بود، نه تنها تدابیر شدید امنیتی برقرار شده بود بلکه اقداماتی نیز برای ضرب و شتم معترضین حاضر در محل صورت گرفته بود و حتی شایعاتی نیز مبنی بر کشته شدن عده ای نیز وجود دارد
(ایران-خیابان های تهران در روزهای بعد از انتخابات
آنچه مسلم است تداوم این شرایط امنیتی در اقسام نقاط کشور و در مناسبتهای مختلف است. حتی زمزمه ها و شواهدی از امنیتی نمودن دانشگاه در آستانه بازگشایی آنها نیز وجود دارد. 
حال سوالی در ذهن متبادر می شود و آن اینکه تفاوت تدابیر شدید امنیتی در ایران با فلسطین در چیست؟ و یا اساسا خیلی تعابیر و اصطلاحات دیگر! زندان! شکنجه! قتل! تجاوز! ضرب وشتم! دستگیریها و تسویه حسابهای سیاسی! انحلال احزاب! بستن هرگونه صدا اعم از روزنامه و وب سایت و ...! شنود مکالمات تلفنی و ...تفاوت این کلمات و معانی آنها در ایران، فلسطین، عراق، افغانستان، آمریکا و انگلیس در چیست؟ !  
به نظر بزودی درآستانه روز قدس بدلیل احتمال حضور معترضین در آن باز هم تدابیر شدید امنیتی در شهرهای مختلف ایران بر قرار گردد. اما تفاوتی است میان این تدابیر شدید امنیتی و آن تدابیر ...

آغازی برای ماندگاری در فضای مجازی

بنا دارم در این فضای مجازی ضمن طرح نظرات و دغدغه هایم، دیدگاه های دیگری را نیز انعکاس دهم و در حد توان بابی را برای گفتگو و تبادل نظری آزاد، پویا و تعاملی بگشایم .
در این وبلاگ سعی خواهد شد آنچه انعکاس داده می شود و یا منتشر می گردد بر اساس صداقت و درستی باشد و به چارچوبهای از میان رفته در فرهنگ و ادبیات سیاسی و اجتماعی مان نیز اشاراتی شود و در احیایشان نیز تلاش گردد.
از نان, آزادی, خیابان , آدمی , انسان ...

درود